ین شعر را
تنها برای تو می نویسم
برای تو
که سینه ات را به سایه ها نسپرده ای
برای تو
که هنوز دنیای کودکی در دیدگانت می درخشد
نفس هایت بوی خشونت نمی دهد
تنهایی ام را تصاحب نمی کنی
و نمی خواهی
که بلندای قامتت
از ارتفاع شانه ام بالاتر رود
با کلام تو باران می بارد
و از نوازش انگشتانت
آتش زبانه می کشد...
نظرات شما عزیزان: